به گزارش مجله خبری نگار/ایران: چند ماه قبل بود که یک کار خودجوش فرهنگی، شهرها و روستاهای کشور را درنوردید و حتی فراتر از مرزهای ایران خود را نشان داد. سرود «سلام فرمانده» که به زمزمه بسیاری از مردم بخصوص دانشآموزان تبدیل شده بود، هر روز از مدرسهای به مدرسه دیگر، شهری به شهر دیگر و حتی کشوری به کشور دیگر منتقل میشد و جمعیتهای فراوان از نوجوانان و پدر و مادرهای آنها صحنههایی خیرهکننده را رقم زدند؛ سرودی که بهعنوان یک کار فرهنگی و تمدنی، باورهای دینی مردم را به زبانی هنرمندانه و در تلفیق با تاریخ کشورمان به یک همخوانی همهگیر تبدیل کرده بود و به جهت ویژگیهایی که داشت، توجه و خشم دشمنان را نیز به خود جلب کرد.
رسانههای فارسیزبان بیگانه سعی داشتند با حکومتی توصیف کردن آن و تحلیلهای سطحی یا حتی نظامی خواندن ادبیات این سرود، از حجم فراگیری آن بکاهند. هر چند «سلام فرمانده» کار خود را کرده بود و اسلامگرایی و روحیه انقلابی جمعیت جوان کشور را به خوبی در سراسر کشور نشان داده بود، اما اکنون با گذشت چند ماه از آن پویش، جریان ضدانقلاب و برانداز فرصت را مناسب دیده تا با عقدهگشایی و سوءاستفاده از فضای به وجود آمده آشوبها، تفسیر غیرواقعی خود را از نسل جوان و جدید انقلاب ارائه دهد. به بهانه همین اقدام میتوان استدلالها و مطالب این رسانهها در ارتباط با این دو مسأله را بررسی کرد تا میزان سیاسیکاری و استاندارد دوگانه ضدانقلاب در ارتباط با وقایع رخ داده، به نمایش گذاشته شود.
بیبیسی فارسی در یادداشتی تحلیلی در ۵ خرداد ۱۴۰۱ با عنوان «سلام فرمانده؛ از کودکان بسیجی چه میدانیم؟» از کلیدواژه «کودک-سرباز» برای دانشآموزانی استفاده کرد که با سرود «سلام فرمانده» همراهی کردهاند. این یادداشت در مرحله اول دانشآموزان را به کودک تقلیل داد و در مرحله دوم با استفاده از واژه «سرباز» تلاش داشت همخوانی این سرود را به معنای دور شدن از دنیای نوجوانی و ورود به مرحله نظامیگری آنها معرفی کند.
در این نوشتار آمده بود: «در این یادداشت بدون تحلیل محتوای این ترانه، از منظر حقوق کودک و پدیده «کودک-سرباز»، تحلیلهایی را نقد میکنم و توضیح میدهم که چنین رویکردی نه تنها بر پایه اشتباهی استوار است، بلکه به نادیده گرفتن کارکرد عملی جذب کودکان در فعالیتهای خصمانه و مناقشات مسلحانه زیر نظر سپاه پاسداران جمهوری اسلامی میانجامد.» در این یادداشت اتهاماتی به مجموعه حاکمیت زده شد و ادعا شد نهادهای کشور با ابزارهایی مانند «برانگیختن هیجان کودک، دست گذاشتن بر کنجکاوی کودک، سوءاستفاده از نیاز کودک به تفریح، همسانی با همسالان و الگو گرفتن از بزرگسالان» از آنها سوءاستفاده میکنند.
خط خبری این رسانه همواره در جریان این مسأله، انتقاد از سیاسی کردن دانشآموزان و نوجوانان بوده و تلاش داشته ورود آنها به عرصههای سیاسی را بهعنوان انحراف در روند تربیتی دانشآموزان معرفی کند.
بیبیسی فارسی در تحلیلی دیگر ضمن اعتراف به فراگیری چشمگیر «سلام فرمانده» تلاش کرد آن را موجی زودگذر و بیاهمیت معرفی کند. در همین راستا رسانه دستگاه سلطنتی انگلیس نوشت: «سابقه این نوع ترانهها و سرودها نشان داده عمدتاً موجهایی هستند که بر اساس ذائقه فصلی مخاطبان راه میافتند و ممکن است پس از مدتی فروکش کنند.» تقلیل دادن بنیه فرهنگ دینی و انقلابی به ذائقهای فصلی در حالی است که اکنون کنشهای سطحی و محدود در تعداد اندکی از دانشآموزان با تحلیلهای دیگری از سوی همین رسانه در جریان است.
اما تنها چهار ماه پس از این ادعاها و تحلیلها چند ویدیوی محدود باعث شده بیبیسی در تمام بافتههای سیاسی و با رنگ و لعاب جامعهشناسانه و روانشناسانه خود در خصوص نوجوانان تجدیدنظر کند و حامی حرکتهای هیجانی برخی دانشآموزانی شود که تا چند وقت قبل آنها را کودک خطاب میکرد.
این رسانه روز ۱۳ مهرماه با انتشار عکس سه دختر نوجوان بدون حجاب در یک کلاس درس خالی، گزارشی با عنوان «جنبش دانشآموزی چگونه بخشی از اعتراضهای سراسری ایران شد؟» را روی خروجی رسانه خود قرار داد. این رسانه سلطنتی در گزارش خود با اشاره به حوادث پس از فوت مرحومه مهسا امینی نوشت: «در روزهای اخیر نام و تصاویر کسانی بیش از همه در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر میشود که کمتر از ۱۸ سال دارند و بعد جدیدی به این اعتراضها داده است.» رسانه فارسیزبان سعودی (ایران اینترنشنال) نیز با پرداختن اغراقآمیز تیتر «خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی؛ بالا گرفتن اعتراضات دانشآموزان در شهرهای مختلف ایران» را انتخاب کرد. اشتیاق این دست رسانهها که تلاش داشتند چند تجمع محدود را بزرگنمایی کنند حتی منجر به درج شدن اخبار جعلی توسط آنها هم شد.
به عنوان نمونه ۱۳ مهرماه شبکه انگلیسی منوتو فیلمی تحت عنوان شعار دانشآموزان کرجی علیه نظام منتشر کرد که در آن تعدادی از دانشآموزان تجمع کردهاند. درحالی این رسانه تلاش داشت خبر از گسترش اعتراضات دانشآموزی در این روز بدهد که چهارشنبه ۱۳ مهرماه به مناسبت شهادت امام حسن عسکری (ع) تعطیل رسمی بود و مدارس دایر نبوده است!
تهییج دانشآموزان و سوءاستفاده از احساسات نوجوانان درحالی در دستور کار دشمن قرار گرفته است که این مسأله به شکست امنیت روانی دانشآموزان و خانوادهها منتج میشود؛ هر چند شواهد فراوانی نشان میدهد که این سناریو نیز مانند سناریوهای دیگر در ارتباط با حوادث دو هفته گذشته شکست خورده است.
درمقابل این فضاسازی رسانهای علیه دانشآموزان، در پویشی که در مدارس سراسر کشور به صورت خودجوش اجرایی شد، دانشآموزان نسبت به هنجارشکنیها واکنش نشان دادند. دانشآموزان در کلاسهای درس خود با نوشتن عبارتی، چون «لبیک یا خامنهای»، «جانم فدای ایران»، «جانم فدای جمهوری اسلامی» و همچنین استفاده از تصاویر امام راحل، رهبرمعظم انقلاب و تصاویر حاج قاسم سلیمانی نشان دادند نسل جدید دلبسته به ارزشهای انقلاب اسلامی است.
این پویش سراسری البته با تیغ سانسور رسانههای فارسیزبان بیگانه روبهرو شد چراکه تصویرغیرواقعی ساخته شده در این رسانهها با این اتفاقات مهم در مدارس کشور همخوانی نداشته است. اکنون در بسیاری از مدارس کشور، دانشآموزان در حیاط مدرسه و کلاسهای درس خود با خواندن سرودها و شعارهای خود، در خصوص جوسازی کاذب رسانهای اعلام نظر میکنند. اکنون باید رسانههای بیگانه انتخاب کنند آیا باید بار دیگر پویش خودجوش شکل گرفته را به عنوان «کودک سربازی» خطاب کنند یا این اقدامات پرشور را هم جزو «جنبش دانشآموزی» در نظر بگیرند؟